یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی ات کنند

پوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند

#فاضل_نظری

دهکده تفریحی #چادگان
قدر خاطراتتون رو بدونید
دیدگاه ها (۱)

برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود

در جستجوی آن‌چه برایم مقدر نکرده‌ای خسته‌ام نکن

استوری حاج قاسم

کوچ کردم که دلم را به کسی نسپارم

دلم بدون تو هی بهانه می‌گیردسراغ یک غزل عاشقانه می‌گیردهمان ...

کاش با گناهانمان مانع ظهور آقا نباشیم😔..... السلام علیک یا ب...

کاش با گناهانمان مانع ظهور آقا نباشیم😔..... السلام علیک یا ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط